يه روز غضنفر ميره مغازه لوازم خونگي چشش ميافته به فلاسك ميپرسه آقا اون چيه؟
مغازه دار ميگه اون فلاسكه ميپرسه كارش چيه ميگه هر چيز سردي رو
بزاري تو ش سرد نگه ميداره هر چيز گرم هم بذاري توش گرم نگه
ميداره مرده خوشحال ميشه و يكي ميخره فردا كه ميره
اداره باخودش ميبره رييسش وقتي فلاسكو ميبينه ميگه ببينم چي تو اون فلاسكت داري؟
ميگه اقاي رييس 2 تا الاسكا دارم با 3 تا فنجون قهوه!
نظرات شما عزیزان: